سلام
سلام علی ال یاسین
سلام علی ال یاسین
واقعه عاشورا از حیث فرهنگی ، سیاسی و اجتماعی و به خصوص از منظر هویت دینی ، دارای پیام های متعددی است که تاکنون الهام بخش و الگوساز گفتمان حسینی و مهدوی مکتب شیعه بوده و هست . گفتمان حسینی به تنهایی یک پیام عمیق معرفتی است که عناصر اصلی سازنده آن ، مفاهیم نابی همچون “آزادی ، ایستادگی ، جهاد ، مقاومت و رستگاری” بوددر واقع می توان گفت که قیام حسینی و عاشورا در تاریخ جاودانه و ماندگار شده زیرا شالوده بنیادین آن مفاهیم فوق بوده که تجمیع آن در یک حرکت الهی - انسانی در یک واحد مکانی و زمانی تاریخ اجتماعی یگانه بوده است و ثانیا همواره ابزارهای مستحکم و منسجم مردمی در انتقال این پیام به مردمان برهه های مختلف تاریخی با قدرت تمام و به عنوان ستون های رسانه ای فرهنگ اجتماعی شیعه ، وجود داشته است . از این رو پایداری و ثبات موضوعی حرکت عاشورا مرهون اهداف والای قیام حسینی ( از حیث ارزشمندی ) و تلاش های فرهنگی و رسانه ای مردم در قالب آیین ها و مراسمات عزاداری است .
عاشورا یک داستان تاریخی و قصه سرگذشت نیست بلکه حادثهای بزرگ و موثر در تاریخ بشر است ،حادثهای که به ظاهر، کوتاه و مقطعی ، ولی در واقع نقطه محوری در تاریخ اسلام و بطور خاص شیعه. حادثهای عبرت آمیز برای کسانی که به دنبال تجربه آموزی از گذشتگاناند.
حادثه عاشورا یکی از محورهای زنده بودن اسلام و به طور خاص شیعه است چرا که در آن زمان اسلام به سوی پوستهای شدن پیش میرفت به این ترتیب بعد از گذر زمان از آن جز نامی باقی نمیماند و شعائر دین به دست فراموشی سپرده میشد.چنانکه امام حسین علیه السلام علت قیام خویش را ،امر به معروف و نهی از منکر و احیای دین رسول الله معرفی میکنند.
قیام عاشورا روشن کننده راه شیعه در طول تاریخ شد تا هرگز دست از شعائر دین خود نکشد و الگوی خود را از امام و راهنمای خود بگیرد و هرگز زیر با ظلم نرود ،این همان چیزی است که موجب وحشت حاکمان ظلم و طاغوتها در طول زمان بوده است چرا که شیعه بر اساس آموزههای دین خود و با الگویی عملی که در پیش دارد هرگز نمیتواند با ظالم سازش کند و در مقابل او ساکت بنشیند .این مطلب چنان برحکام جور آشکار بود که همواره به دنبال نابودی شیعه بودند و از هیچ راهی دریغ نکردند ولی آنها فراموش کردند که شیعه تابع امام خویش است و از راه او تبعیت میکند.
اشک در طول تاریخ بشر،در موقعیت های گوناگون به کار رفته است. ماموریت اشک از زمان حضرت آدم علیه السلام ،با توبه آغاز شد و همچنان ادامه دارد .
اشک سلاحی است که در هر دو جبهه الهی و غیر الهی کاربرد دارد . در جبهه الهی، اشک برای راز و نیاز با خداوند و طلب بخشش از گناهان می ریزد و یا در راه حمد خداوند و شکر از نعمات الهی است وگاه اشک برای از دست دادن عزیزان است و گاه از سربی قراری و کم تحملی نسبت به آزمایشات الهی است.در جبهه دشمنان خدا، گاهی اشک در اثر شکست و ناکامی و تنهایی بی خدایی و بیچارگی است و گاه برای فریب و خدعه است.
اما گاه اشک تنها ابزار آدمی است و شخص جز آن سلاحی ندارد تا پیام خود را برساند و دیگران را از مظلومیت خویش مطلع گرداند.یکی از وقایعی که اشک مامور آگاهی دادن از آن بود ،واقعه عظیم عاشورا بود .چرا که خفقان حاکم بر آن زمان راهی برای افشای آن جنایت عظیم باقی نگذاشته بود و برای رساندن پیام عاشورا در آن شرایط بهترین ابزار اشک بود تا بتواند با ایجاد چون و چراها در مردم ،آنها را به دنبال آگاهی لازم از آن واقعه برساند. آنجا بود که اشک هم برای از دست دادن آن انسانهای بزرگ و هم برای ندامت و خسران از چشمها جاری می شد و هم دلها را با آن واقعه عظیم پیوند می داد.
اشک تا همیشه تاریخ مسئول انتقال این پیام شد تا از مظلومیت عاشورا خبر دهد وبه انسانهای آزاده بصیرت دهد . همچنان باید دلها را آماده کند تا فراتر از مکان و زمان حرکت کرده و خود را به آن حقیقت پیوند بزنند .اشک هر ساله در عزای امام حسین علیه السلام به این تکلیف خود عمل می کند و دلها را پاک کرده و به پاکان پیوند می دهد و این پیوند و پیمان را هر ساله تازه کند تا هرگز فراموش نشود .اشک هر ساله می گوید ،برای اینکه به ندامت نریزد باید که بصیرت حاصل شود و عبرت گرفته شود و این بصیرت و عبرت را باید از عاشورا و عاشوراییان به دست آورد .به این ترتیب اشک هر ساله درخت دین را آبیاری می کند و آن را رشد می دهد تا پربارتر و قویتر گردد.
شمسی است که غروب خویش را در این سیل مواج شب می نگرد و انتظار می کشد تا در شفق خون خویش غروب کند. اما کدام غروب وقتی که نور جهان هرچه هست از مصباح وجود او منشأ می گیرد؟
در این دوران جاهلیت ثانی و عصر توبه ی بشریت، پای به سیاره ی زمین نهاده ای،
نومید مشو، که تو را نیز عاشورایی است و کربلایی که تشنه ی خون توست
و انتظار می کشد تا تو زنجیر خاک ازپای اراده ات بگشایی و از خود و دل بستگی هایش
هجرت کنی و به کهف حصین لازمان و لامکانِ ولایت ملحق شوی
و فراتر از زمان و مکان، خود را به قافله ی سال شصت و یکم هجری برسانی
و در رکاب امام عشق به شهادت رسی …شهید آوینی