سلام
سلام علی ال یاسین
سلام علی ال یاسین
آخرالزمان مفهومی است که میتواند در معنایی عام از دوره پیامبر اکرم (ص) تا قیامت را شامل گردد اما در معنای خاص آن شامل دورهایی از تاریخ است که شامل فراهم شدن مقدمات ظهور، و بعد از آن هستند. اتفاقاتی که در این مقدمات به آن ختم میشود، به یکی از مسایل اساسی مطرح در زندگی انسان تبدیل شده است هر چند که بشر درگیر مشکلات و سختیها باشد باز هم به این مطلب میاندیشد که بشر در نهایت به کجا میرود؟ و پایان این دنیا چگونه خواهد بود؟ انسان امروز با هر جنسیت و مذهب، به بحرانی در تاریخ رسیده که مساله نهایت دنیا برای او دارای ارزش و اهمیت خاصی است. هر چند این موضوع در برای تمام انسانها مطرح بوده است و شواهد آن در آثار باقی مانده از آن دوران دیده میشود اما بحران بشر در این زمان به حدی است که این مطلب را به یکی از مهمترین مسایل بشری تبدیل کرده، که جستجوی روشنگرانه ای را می طلبد.
از آنجا که قرآن، آخرین کتاب آسمانی و مصون از دستبرد بشر است که به صورت اصلی خود باقی مانده ، و همچنین کتابی جامع و کامل می باشد، می تواند راهگشایی هدایتگر در تبیین نهایت دنیا باشد. هر چند که درباره آخرالزمان و اتفاقات آن مطالب بسیاری نوشته شده است اما همچنان به جنبه خاص بشارتی آن در قرآن به طور خاص پرداخته نشده است. با بررسی در قرآن و استفاده از احادیث این نتیجه حاصل شد که قرآن نهایت دنیا را بعد از گذشت فراز و نشیبها به زیبایی تصویر می کند. در قرآن بشارتهای بسیار زیبایی از آخرالزمان آمده است بشارتهایی که خبر از حکومت صالحان بر دنیا دارد که در آن، دین مبین حق تمکین بافته و احکام آن به طور کامل اجرا می گردد. حکومتی که در آن به ظلم ظالمان پایان داده میشود و مستضعفان به قدرت میرسند. اما شاید مهمترین رکن اصلی این حکومت الهی و زیباترین جنبه آن، فراهم شدن شرایطی است که مردم به میزان بالایی از بصیرت و آگاهی خواهند رسید که مفهوم واقعی عدالت و آزادی برایشان روشن می شود و حقیقت را به آسانی درک می کنند و خود به دنبال آن می روند. این مطلب با تفاسیر کسانی که درپی القای ناامیدی به بشریت در مورد پایان دنیا هستند مقابله کرده، و دمنده روح امید در انسانهای مظلومی است که ایمان به خداوند و وعدههای الهی دارند.
خداوند در قرآن می فرماید:
“یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَرْفَعُوا أَصْواتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِیِّ وَ لا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ أَنْ تَحْبَطَ أَعْمالُكُمْ وَ أَنْتُمْ لا تَشْعُرُونَ"(حجرات/2) “اى كسانى كه ایمان آوردهاید، صدایتان را بلندتر از صداى پیامبر مكنید، و همچنان كه بعضى از شما با بعضى دیگر بلند سخن مىگویید با او به صداى بلند سخن مگویید، مبادا بىآنكه بدانید اعمال (نیک ) شما تباه شود”
آنچه که آیه بیان میکند احترام به رسول اکرم (ص) است که مصداق زیبای آن اطاعت از رسول اکرم (ص) در پیروی از سنت ایشان است. زمانی که قرآن در صحبت کردن با ایشان اینگونه فرمان می دهد پس در اصاعت از دستورات باید مراعات بیشتری نمود و در پیروی از سنت هم رهرو راه بود.
سلام
آن روز که زهرای اطهر سلام الله علیه را بین در و دیوار گذاشتن و حضرت علی را با دستان بسته به سوی مسجد میکشیدن تا با ابوبکر بیعت کند . در ان هنگام فقط یک نفر به طرفداری از حق علی ع شمشیر کشید وجنگید تا او را نیز اسیر کردند و با دستان بسته به مسجد بردند اما او با ابوبکر بیعت نکرد
یک نفر بعد از بیعت امیر المومنین با ابوبکر به سراغ مقداد و بلال امد و گفت شما چه یارانی هستید که مولایتان را با دستان بسته به مسجد بردند و شما فقط نگاه کردید و هیچ کاری نکردید ایا ترسیدید
انها در جواب گفتن ما ترسیدیم که اشتباه کنیم لذا چشممان به دست ابوذر بود که اگر او شمشیر کشید ما هم شمشیر بکشیم اما او سکوت کرد
ان فرد به سراغ ابوذر رفت و داستان را گفت و به او گفت که دوستانت منتظر تو بودند و تو کوتاهی کردی و یا از جانت ترسیدی
ابوذر در جواب گفت من نیز ترسیدم اشتباه کنم و چشمم به دست سلمان بود چرا که همان است که پیامبر فرمود سلمان منا اهل البیت اما او سکوت کرد پس من هم سکوت کردم
شخص به سراغ سلمان رفت و داستان را گفت و گفت که تمام کوتاهی ها را به گردن تو انداختند اما در جواب شنید
من چشمم به دست علی ع بود (علی یدالله) اگر قرار بود شمشیر بکشیم علی شمشیر میکشید او حیدر است و کسی نمی تواند دست علی را ببندد .پس باید سکوت میکردیم.
شمسی است که غروب خویش را در این سیل مواج شب می نگرد و انتظار می کشد تا در شفق خون خویش غروب کند. اما کدام غروب وقتی که نور جهان هرچه هست از مصباح وجود او منشأ می گیرد؟شهید آوینی