سلام
سلام علی ال یاسین
سلام علی ال یاسین
وظیفه مردم در نظام اسلامی
اولین وظیفه مردم در نظام اسلامی، مطالبه راهکارها از علما و بزرگان دینی و خواستاری اجرای آن توسط دولت است. زیرا امت اسلامی باید به دنبال راهکارهای اسلامی در هر زمان و هماهنگ شدن با آن باشد. در مرحله بعد باید بر اساس راهکارها با حفظ وحدت و همدلی عمل شود. تا دستورات به درستی در جامعه اجرا شود و نتیجه آن به عنوان نمونهای از رشد مردم در نظام حکومتی اسلامی و بیانگر الگوی ابتدایی از زندگی در جامعه دوران ظهور باشد.
البته به نظر می رسد که جامعه اسلامی امروزه خود در معرض تجارب جدید است و بر همین اساس به دنبال پیشرفت و تکامل، و راهکارهایی برای شرایط کنونی است و سبک خاص زندگی اسلامی را به مردم دنیا ارائه می دهد که در نوع خود کم نظیر است. پویش ها، همیاری های زیبایی چون تهیه لوازم پزشکی ، تهیه بسته های حمایتی و… نشان از پیشرفت در جامعه اسلامی دارد که در جوامع دیگر نظیر آن کمتر دیده شده است هر چند در گذشته نیز چنین همدلیهایی وجود داشته است اما آنچه امروز دیده می شود فراتر از کمک های دیروز است امروزه این کارها در وضعیتی است که خطرات بسیاری وجود دارد. شرایطی که اکثرمردم متمدن دنیا را به احتکار لوازم پزشکی و مواد غذایی برای نجات جان خود رسانده، و دولت مردان مدعی آنها را به دزدی از هم واداشته است اما این مردم همچنان به ایثار پرداخته و تصویری از امت اسلامی در جامعه مهدوی ارائه می دهند.
هر چند افرادی وجود دارد که هنوز هم قادر به درک شرایط و موقعیت جامعه امروز اسلامی نیستند ولی به نظر می رسد که امت اسلامی هر روز در حال پیشرفت و درک موقعیت خود است و الگوی خاص خود را به دنیا عرضه می کند.
نهادها و گروههای فرهنگی به دنبال تبدیل شیوه کار فرهنگی و تطبیق با شرایط بوجود آمده هستند کاربرد برخی مراکز در حال تناسب سازی است. ایجاد کارگاههای تولیدات مورد نیاز و کمک به مراکز درگیر در این شرایط، تهیه بستههای حمایتی، و کمک به مردم آسیب دیده، فراهم کردن کاروان های فرهنگی برای حفظ امید و نشاط و… اقداماتی بی نظیری است که ارائه کننده زیبایی ها در حومت اسلامی به دنیا است.
جایگاه علما و اندیشمندان در سبک زندگی اسلامی
عالمان دینی در نظام اسلامی، وظیفه استخراج احکام و ارائه راهکارهای اسلامی از قرآن و روایات، و متناسب سازی آنها بر اساس مسائل و علم روز و فرهنگ جامعه بر عهده دارند. همچنین باید همسان سازی و هماهنگی در ارائه راهکارها عملی در میان علما صورت گیرد تا علاوه بر حفظ وحدت در جامعه اسلامی ، از ایجاد هرج و مرج در جامعه که خود عامل مخرب و دستاویزی در شبه افکنی در جامعه است جلوگیری شود.
نقش دولت و دولتمردان درحکومت اسلامی
دولتمردان در نظام اسلامی در ابتدا باید به دنبال یافتن راهکارهای اسلامی برای برنامه ریزی در این شرایط باشند. در همین راستا لازم است که به علمای اسلامی مراجعه و به دنبال مطالبه فقه اسلامی به روز و متناسب با فرهنگ باشند و سپس در مرحله بعد، مطابق با دستورات، برنامه ها و راهکارهای ارائه شده را اجرا نمایند. البته باید توجه داشت که این مطالبات بهتر است قبل از بروز مشکلات باشد چرا که نظام اسلامی بر اساس دستورات، باید تا حد توان، آمادگی خود را فراهم آورد:
« وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَ مِنْ رِباطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّكُمْ وَ آخَرينَ مِنْ دُونِهِمْ لا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ يَعْلَمُهُمْ وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ في سَبيلِ اللَّهِ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَ أَنْتُمْ لا تُظْلَمُون؛ هر نيرويى در قدرت داريد، براى مقابله با آنها [دشمنان]، آماده سازيد! و اسبهاى ورزيده (براى ميدان نبرد)، تا به وسيله آن، دشمن خدا و دشمن خويش را بترسانيد! و گروه ديگرى غير از اينها را، كه شما نمىشناسيد و خدا آنها را مىشناسد! و هر چه در راه خدا (و تقويت بنيه دفاعى اسلام) انفاق كنيد، بطور كامل به شما بازگردانده مىشود، و به شما ستم نخواهد شد» (انفال/60)
بسم الله الرحمن الرحیم
حکومت در نظام سیاسی اسلامی
اسلام دینی جهانی وجاودانه است که برای تمام ابعاد زندگی انسان، دارای برنامه است. بر این اساس حکومتی اسلامی نیز باید برنامه ریزی های لازم را برای هر شرایطی بر اساس آموزه های اسلامی ارائه دهد تا به عنوان تنها حکومت با نظام ولایی شیعی در جهان، سبک خاص حکومتی خود را اعم از برنامه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی داشته باشد.
در شرایط کنونی همه گیری بیماری و شرایط مشابه آن – چه یک پدیده طبیعی باشد یا جنگ بیولوژیک- باید تفاوتی در عملکرد مدیریتی حکومت اسلامی با سایر حکومت ها وجود داشته باشد و سبک خاص حکومتی خود را ارائه دهد. این مطلب که چه تدابیری در اسلام برای مدیریت در این شرایط بحرانی وجود دارد؟ چه الگوی حکومتی به تمام جهان معرفی می شود؟
بر این اساس در مرحله اول باید به دنبال شناخت ارکان حکومت اسلامی، و بیان نقش هر یک ازآنها در انجام وظیفه خود بود. پایه حکومت اسلامی را دولت و مردم تشکیل می دهند. البته باید در نظر داشت که در نظام ولایی امروز ما به دلیل اسلامی و جمهوری بودن، و شیوه خاص ولایی بودن آن، ارکان حکومت شامل: رهبری، دولت، قوه قضاییه، قوه مقننه، علماء و مردم است که هر یک جایگاه خاص خود را دارد و باید در راستای فراهم نمودن شرایط حکومت جهانی، به دنبال معرفی برنامه های خود در سبک زندگی مهدوی باشند.
بسم الله الرحمن الرحیم
دلم خیلی گرفته بود ، مادرم گفت بیا بریم مشهد. یکی از دوستاش هم سفارش کرده بود که اگه یه وقت مشهد میرید، منم با شما میام بالاخره سه نفری رفتیم مشهد. فارغ اقبال بودیم و همه نمازها رو میرفتیم حرم.
یه روز صبح که از نماز برمیگشتیم ، دوست مادرم به اشتباه افتاد . همش میگفت: راه خونه از این طرفه، هر چی بهش گفتم که اشتباه میکنه ، قبول نکرد. منم گفتم باشه ، دنبالش میریم بالاخره خودش میفهمه.
از در حرم رفتیم بیرون ، رسیدیم به مغازه ها، خودش فهمید که اشتباه کرده. ناچارا به حیاط حرم برگشتیم. چون راهها از حرم نزدیک تر هست، از یکی از حیاط ها که عبور کردیم ، بلندگو برای خوندن قرآن، مردم رو دعوت میکرد. دیدیم همه دارن میرن به دارالقرآن.
دوست مادرم گفت که بیایید ما هم بریم، شاید قسمت بوده که این طرف بیاییم.
جالب بود که ما این همه مشهد رفتیم ولی چرا هیچ وقت به دارالقرآن نرفته بودیم؟!!
بعد خوندن قرآن ، به همه از گلهای حرم هدیه دادن، که همراش یه کتاب دعا بود. خیلی خوشحال شدم از این هدیه ای که گرفتم. این تازه اولیش بود.
روز بعد رفتیم بازار تا خریدهامون رو انجام بدیم. یکی از رفیقای مادرم بهش پول داده بود تا از طرفش یه یادگاری برای خودش بخره، مامان هم گیر داده بود که لیوان دردار میخام، بالاخره پیدا کردیم و مامان هم لیوان ها رو خرید، تقریبا به اندازه همون پول شد.
فروشنده گفت بقیه اش خیلی کم هست منم پول خرد ندارم. بیاید یه آویز جلوی ماشین بردارید. من و مامان خندمون گرفت. گفتیم ماشینمون کجا بود. فروشنده گفت : از همین امام بزرگوار درخواست کنید، آویز رو بخرید، ماشینم میاد.
ما هم گفتیم باشه، حالا یه کاریش میکنیم و آویز رو گرفتیم. آخه کی اول آویز خریده، بعدش ماشین گرفته!!
چند روز بود که از مشهد برگشته بودیم. سوغاتی ها رو پخش کرده بودیم. نخود و کشمش ها هم خورده شده بود.
نمیدونم چی شده بود که قرار بود خونه یکی از فامیلها، در یکی از روستاها بریم و چون ماشین نداشتیم، مجبور شدیم با یکی از فامیلها هماهنگ کنیم.
روز بعد برادرم گفت که ما بالاخره باید یه جوری یه ماشین بخریم. گفتم ما که اینقدر پول نداریم. برادرم گفت بالاخره یکم طلاها رو بفروشید ، یکم وام میگیریم تا جور شه.
اما با حساب و کتاب من ، فقط نصف پول یه ماشین سطح پایین با طلاها و وام جور میشد.
برادرم گفت : اشکال نداره ، پناه بر خدا، چک چند ماهه میدم اگه نتونستیم پول رو جور کنیم ، اون وقت ماشین رو میفروشیم. گفتم : باشه حالا یه کاری میکنیم.
خیلی گشتیم تا بالاخره یه ماشین پیدا کردیم که به شرایط ما بخوره و چک سه ماهه رو قبول کنه. اما مشکل اونجا بود که چک بالابرد داشت و من هم راضی نبودم ، چون اون رو دارای اشکال میدونستم. برادرم میگفت که باور کن این کمترین مقدار بالا برد بازار هست اما دلم راضی نمیشد.
بالاخره رفت تا از یکی از فامیل ها چک بگیره. وقتی برگشت ، خیلی خوشحال بود. صاحب چک بهش پول نقد داده بود تا بالابرد نده. تازه قرار نبود اصلا پول رو پس بدیم.
چون وام خودمون رو که قبلا بهش داده بودیم ، به عنوان شراکت کار حساب کرده بود، و قسط رو به عنوان سود پرداخت کرد و پول رو امانت نگه داشته بود تا یه زمان بهمون برگردونه.
ماشین رو گرفتیم و آویز رو به آینه ماشین وصل کردیم، برام جالب بود ، چون سند ماشین مال استان خراسان بود.